Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . هواپیما
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
طَائِرَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: طَائِرَات]
1
هواپیما
1.تَحَطَّمَتْ طَائِرَةٌ كَبِيرَةٌ فِي سُورِيَا.
یک هواپیمای بزرگ در سوریه سقوط کرد.
2.هَلْ تُسَافِرُ بِالطَّائِرَة؟
آیا با هواپیما سفر میکنی؟
کلمات نزدیک
سفينة
جسر
حقيبة السفر
درجة أولى
درجة إقتصادية
دراجة
سيارة الأجرة
سيارة
شاحنة
تسجيل إجراءات الوصول
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان