Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . دیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
رَأى
فعل گذرا
1
دیدن
1.رَأَيْتُكَ مَتَى كُنْتَ تَلْعَبُ بِالْكُرَة.
من تو را هنگام بازی با توپ دیدم.
2.رَأَیْتُهُ فِي الشَّارِع.
او را در خیابان دیدم.
3.هَلْ تُصَدِّقُ أَنْ تَرَى فِي يَومٍ مِنَ الأَيَّامِ أَسْمَاكاً تَتَسَاقَطُ مِنَ السَّمَاءِ؟!
آیا باور میکنی که ببینی در روزی از روزها ماهیهایی را که از آسمان میافتند؟!
کلمات نزدیک
بحاجة إلى
هرب
قذف
ف
خائف
شراء
قال في نفسه
قال له
قبل
كآخر عمله
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان