Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . سفر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
رِحْلَة
قابل شمارش
مونث
[جمع: رَحَلات]
1
سفر
1.أَتَمَنَّى لَكَ رِحْلَةً مُمْتِعَةً.
امیدوارم سفر خوبی داشته باشید.
2.قُمْنَا بِرِحْلَة بِالسَّيَّارَة الرَّبِيع المَاضِي.
بهار گذشته با ماشین سفر کردیم.
3.كَمْ تَسْتَغْرِقُ الرِّحْلَةُ إِلَى مَكَّةَ؟
سفر به مکه چقدر طول میکشد؟
کلمات نزدیک
حرارة
تشاؤم
حركة
ملامة
فخر
تدقيق
غض النظر
تراب
هبط
أكمل
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان