Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . نقاش
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
رَسَّام
قابل شمارش
مذکر
[جمع: رَسَّامُون]
[مونث: رَسَّامَة]
1
نقاش
1.أَصْبَحَ رَسَّاماً وَ شَاعِراً وَ أَلَّفَ كِتَاباً.
نقاش و شاعر شد و کتابی را تألیف کرد.
2.سَيَصِيرُ مُحْسِن رَسَّاماً كَبِيراً.
محسن یک نقاش بزرگ خواهد شد.
کلمات نزدیک
حروف الهجاء
أعجوبة
طرف
أخيرا
بكماء
رغم
سعى
صماء
عمياء
مصاب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان