[اسم]

زَائِر

قابل شمارش مذکر
[جمع: زَائِرُون، زُوَّار]

1 زیارت‌کننده بازدیدکننده، ملاقاتی

  • 1.جَاءَ زُوَّارُ الاِمَام الحُسَيْن إَلَى العِرَاق.
    زیارت‌کنندگان امام حسین به عراق آمدند.
  • 2.عَزِيزِي لَدَيْكَ زَائِر.
    عزیزم ملاقاتی داری.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان