Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . کاشتن
2 . کشت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
زَرَعَ
فعل گذرا
1
کاشتن
1.خَرَجَ الزَّارِعُ لِيَزْرَعَ القَمْحَ.
کشاورز برای کاشت گندم بیرون رفت.
2.مَاذَا زَرَعْتَ يَا أَيُّهَا الزَّارِع؟
ای کشاورز چه کاشتی؟
3.هُلْ تُحِبُّ أَنْ تَزْرَع فِي مَزْرعَتِك؟
آیا دوست داری در مزرعهات زراعت کنی؟
4.هُوَ يَحْصُدُ مَا زَرَعَهُ فِي هَذِهِ الحَيَاة.
او آنچه را که در این زندگی کاشتهاست، درو میکند.
[اسم]
زَرْع
قابل شمارش
مذکر
[جمع: زُرُوع]
1
کشت
کاشتهشده
1.مَا هِيَ عَمَلِيَّة الزَّرْع المُبَاشِر؟ وَمَا هِيَ خَصَائِصه؟
فرایند کشت مستقیم چیست؟ ویژگیهای آن چیست؟
کلمات نزدیک
هلك
عدوان
خسران
طرق
وصل
صعد
ذكر
شكرا جزيلا
عباءة
لا فرق
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان