Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . کود
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
سَمَاد
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَسْمِدَة]
1
کود
1.السَّمَادُ يُخْصِبُ التُّرْبَةَ الفَقِيرَة.
کود، خاک فقیر را حاصلخیز میکند.
2.مِنْ مُهَدِّدَاتِ نِظَامِ الطَّبِيعَةِ: "الإِكْثَارُ فِي اِسْتِخْدَامِ الأَسْمِدَةِ الكِيمِيَاوِيَّة."
از جمله تهدیدکنندگان نظام طبیعت: "زیادهروی در استفاده از کودهای شیمیایی است."
3.يُصْنَعُ مِنْهُ المَطَّاطُ وَ العُطُورُ وَ الأَدْوِيَهُ وَ مُبِيدَاتُ الحَشَرَاتِ وَ مَوَادُّ التَّجْمِيلِ وَ السَّمَادُ الكِيِميَاوِيُّ.
از آن پلاستیک، عطرها و داروها، حشرهکشها و مواد آرایشی و کود شیمیایی ساخته میشود.
کلمات نزدیک
وجب
مواد التجميل
مصفى
استغرق
أقل خطرا
تحذيرية
ناقلة النفط
مبيدة الحشرات
صيانة
مد خطوط الأنابيب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان