[اسم]

سُوء

قابل شمارش مذکر
[جمع: أَسْوَاء]

1 بدی بد

  • 1.كُلْ هَذِهِ المَشَاكِل نَاتِجَة عَن سُوء الفَهْم.
    تمامی این مشکلات به‌خاطر بد فهمی است.
  • 2.هَذَا مِن سُوء حَظِّي.
    این از بدشانسی من است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان