[اسم]

جَوَّال

قابل شمارش مذکر
[جمع: جَوَّالَات]

1 موبایل گوشی، تلفن همراه

  • 1.أَیْنَ وَضَعْتَ جَوَّالَک؟
    موبایلت را کجا گذاشتی؟
  • 2.فَجْأَةً رَنَّ الجَوَّال.
    ناگهان تلفن همراه زنگ خورد.
  • 3.فَقَدْتُ جَوَّالِي.
    موبایلم را گم کردم.
  • 4.هَلْ هَذَا الجَوَّال لَكَ؟
    آیا این موبایل برای شما است؟

2 پیشاهنگ بسیار سفرکننده

  • 1.سَأَقْضي عُطْلَة الصَّيْف بَيْنَ الجِبَال مَعَ فَرِيق الجَوَّالَة.
    تعطيلات تابستان را بين کوه‌ها با تیم پیشاهنگ‌ خواهم گذراند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان