[فعل]

صَادَ

فعل گذرا

1 شکار کردن گرفتن

  • 1.أَلْقَى خَلِيل شَبَكَتَهُ فِي البَحْرِ، فَصَادَ سَمَكاً كَثِيراً.
    خلیل تور خود را به دریا انداخت، و ماهی زیادی گرفت.
  • 2.إِذَا وَقَفَ طَيْرٌ عَلَيْهَا تَصِيدُهُ.
    اگر پرنده‌ای روی آن بایستد، آن را شکار می‌کند.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان