[اسم]

صَخْرَة

قابل شمارش مونث
[جمع: صُخُور]

1 صخره

  • 1.أَنَا أَكْرَهُ هَذِه الصَّخْرَة.
    من از این صخره بدم می‌آید.
  • 2.هَذَا الاِسْتِخْرَاج فِي بَعْضِ الأَوقَاتِ يَسْتَغْرِقُ وَقْتاً طَوِيلاً، لِأَنَّ الحَفْرَ يَكُونُ فِي طَبَقَاتِ الصُّخُورِ.
    گاهی اوقات این استخراج زمان طولانی را می‌گیرد، زیرا حفر در طبقات صخره‌ها است.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان