Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . باتلاق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مُسْتَنْقَع
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مُسْتَنْقَعَات]
1
باتلاق
مرداب
1.هَلْ وَجَدْتَ المُسْتَنْقَع؟
آیا باتلاق را پیدا کردی؟
2.هُوَ وَصَلَ إِلَى مَنَاطِقَ فِيهَا مُسْتَنْقَعَاتٌ مِيَاهُهَا ذَاتُ رَائِحَةٍ كَرِيهَةٍ.
او به مناطقی رسید که در آن مردابهایی بود که آبهایش بوی ناپسندی داشت.
کلمات نزدیک
واد ضيق
تل
صخرة
شلال
منحدر
غابة استوائية
مجرى
حمة
ساحل
جرف
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان