[صفت]

صَغِير

قابل مقایسه

1 کوچک

مترادف و متضاد کَبِیر
  • 1.أَنَا بِحَاجَة إِلَى وُعَاء صَغِير.
    من به یک کاسه کوچک نیاز دارم.
  • 2.لَدَیْهَا اِبْن صَغِير.
    او پسر کوچکی دارد.
  • 3.لَقَدْ كَانَ حَرِيق صَغِير.
    یک آتش‌سوزی کوچک بود.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان