[اسم]

عَودَة

غیرقابل شمارش مونث

1 برگشتن بازگشتن

مترادف و متضاد الرُّجُوع
  • 1.خَيَّرَهَا بَيْنَ الإِقَامَة مَعَهُ مُعَزَّزَةً أَوِ العَودَة إِلَى قَومِهَا سَالِمَةً رَاضِيَةً.
    به او اختیار داد بین اینکه نزد او با عزت و گرامی بماند یا سالم و خشنود نزد قومش بازگردد.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان