[اسم]

فَضْل

قابل شمارش مذکر
[جمع: أَفْضَال]

1 برتری فضیلت، فضل

  • 1.قَالَ: "هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي."
    گفت: "اين از فضل پروردگار من است."
  • 2.لَنْ أَنْسَى فَضْلَ أُسْتَاذِي.
    من فضیلت و برتری استادم را فراموش نمی‌کنم.
[فعل]

فَضَّلَ

فعل گذرا

1 برتری دادن ترجیح دادن

  • 1.مَاذَا تُفَضِّلِين مِنَ الفَاكِهَة؟
    چه میوه‌ای را ترجیح می‌دهید؟
  • 2.هَلْ تَشْرَبُ الشَّاي؟ لا، أُفَضِّلُ القَهْوَة.
    آیا چای می‌نوشی؟ خیر، قهوه را ترجیح می‌دهم.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان