[اسم]

قِسْم

قابل شمارش مذکر
[جمع: أَقْسَام]

1 بخش قسمت، واحد، گروه

  • 1.فِي أَيِّ قِسْم تَعْمَل؟
    در کدام بخش کار می‌کنید؟
  • 2.هُوَ الآن فِي قِسْمِ الأَثْوَاب. هَذِه إَثْوَابٌ جَمِيلَة جِدّاً.
    او الآن در بخش لباس‌ها است. این لباس‌ها بسیار زیبا هستند.
[فعل]

قَسَّمَ

فعل گذرا

1 تقسیم کردن

  • 1.الشَّرِكَةُ تُقَسِّمُ الأَرْبَاحَ مَرَّةً فِي السَّنَة.
    این شرکت سالیانه سود خود را تقسیم می‌کند.
  • 2.مَنْ يُقَسِّمَ الفَوَاكِه بَيْنَنَا؟
    چه‌کسی میوه‌ها را میان ما تقسیم می‌کند؟
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان