Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . قیف
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
قَمْع
قابل شمارش
مذکر
[جمع: أَقْمَاع]
1
قیف
1.تَمَّ سَكْب السَّوَائِل مِنْ خِلَال القَمْع.
مایعات از طریق قیف ریخته شد.
کلمات نزدیک
مختبر
أمبير
كرة
مساحة
حجم
طبق بتري
مجهر
مغناطيس
ماصة
فلتر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان