Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . نرم
2 . نرمی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
لَيِّن
قابل مقایسه
1
نرم
مترادف و متضاد
خَشِن
صلب
1.هَذَا لَيِّنٌ جِدّاً.
این خیلی نرم است.
2.يَجِبُ أَنْ يَكُونَ كَلامُهُ لَيِّناً عَلَى قَدْرِ عُقُولِ المُسْتَمِعِين.
باید سخن او نرم و بهاندازه خرد شنوندگان باشد.
[اسم]
لِين
قابل شمارش
مذکر
1
نرمی
مترادف و متضاد
خُشُونَة
1.عَوِّدْ لِسَانَكَ لِينَ الكَلَامِ.
زبانت را به نرمی سخن عادت بده.
2.يُعْجِبُنِي فِي مُحَمَّد لِين كَلَامِهِ.
من از به نرمی سخنگفتن محمد خوشم میآید.
کلمات نزدیک
قياس
كيلومتر
فقط
نصف
مرتان
مملوء
استيقظ
اشترى
قاد
قفز
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان