Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . رومیزی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
مِفْرَش طَاوِلَة
قابل شمارش
مذکر
[جمع: مَفَارِش طَاوِلَات]
1
رومیزی
1.وَضَعْتُ خَاتَمِي عَلَى مِفْرَش الطَّاوِلَة.
انگشترم را روی رومیزی گذاشتم.
کلمات نزدیک
مقبض الباب
كرسي هزاز
كرسي بلا ظهر أو ذراعين
مفتاح الإضاءة
خزانة أحذية
ثقب المفتاح
كاشف الدخان
فأس
منشار
سياج
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان