Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . صدا زدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
نَادَى
فعل گذرا
1
صدا زدن
1.أَرَدْتُ أَنْ أَتَكَلَّمَ مَعَهُ لِهَذَا نَادَيْتُهُ.
میخواستم با او صحبت کنم، به همین خاطر او را صدا کردم.
2.نَادَيْتُهُ بِعِدَّة مَرَّات وَلَكِنْ هُوَ مَا سَمِعَ صَوتِي.
چندین بار او را صدا زدم، اما صدایم را نشنید.
کلمات نزدیک
منطقة تعليم المرور
ممر المشاة
مرور
لم
لقد
اعتذر
أعجز
اكتساب
تعجب
ذهاب
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان