[فعل]

نَادَى

فعل گذرا

1 صدا زدن

  • 1.أَرَدْتُ أَنْ أَتَكَلَّمَ مَعَهُ لِهَذَا نَادَيْتُهُ.
    می‌خواستم با او صحبت کنم، به‌ همین خاطر او را صدا کردم.
  • 2.نَادَيْتُهُ بِعِدَّة مَرَّات وَلَكِنْ هُوَ مَا سَمِعَ صَوتِي.
    چندین بار او را صدا زدم، اما صدایم را نشنید.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان