Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
ء
ة
أ
إ
1 . رفتن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ذَهَاب
قابل شمارش
مذکر
1
رفتن
1.أَنَا لَيْسَ لَدَيَّ مُشْكِلَة فِي ذَهَابِكَ.
من با رفتن شما مشکلی ندارم.
2.عَلَىَّ الذَّهَابُ لِصُنْعِهَا.
باید بروم تا آن را درست کنم.
3.عَلَيْنَا الذَّهَابُ إِلَى قَرْيَتِنَا لِزِيَارَة وَالِدَيْنَا.
ما باید برای دیدار پدر و مادرمان به روستای خود برویم.
کلمات نزدیک
تعجب
اكتساب
أعجز
اعتذر
نادى
راحم
رجاء
عدو
عجز
غضبان
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان