[فعل]

نَهَى

فعل گذرا و ناگذر

1 بازداشتن

  • 1.نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى.
    نفس را از هوا و هوس بازداشته‌است.
  • 2.يَا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ.
    پسرکم! نماز را برپا دار و مردم را به کار پسندیده وادار و از کار زشت بازدار.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان