[اسم]

der Überrest

/ˈyːbɐˌʁɛst/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Überreste] [ملکی: Überrest(e)s]

1 باقی‌مانده

مترادف و متضاد Rest Ruine
  • 1.Das ist die Überreste einer alten Burg.
    1. این بقایای یک قلعه قدیمی است.
  • 2.Noch heute können Überreste des römischen Lagers an verschiedenen Stellen in der Stadt besichtigt werden.
    2. بقایای اردوگاه‌های رومی امروزه هنوز هم می‌توانند در مکان‌های مختلف شهر مشاهده شوند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان