[صفت]

abgelegen

/ˈapɡəˌleːɡn̩/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: abgeleg(e)ner] [حالت عالی: abgelegensten]

1 دورافتاده متروک

مترادف و متضاد isoliert menschenleer
  • 1.Einige abgelegene Dörfer haben immer noch keinen Internetanschluss.
    1. برخی روستاهای دورافتاده هنوز هیچ اتصال اینترنتی ندارند.
  • 2.Es war ein Abenteuer, diesen abgelegenen Berg zu erkunden.
    2. کشف‌کردن این کوه دورافتاده یک ماجراجویی بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان