[فعل]

abschicken

/ˈapˌʃɪkn̩/
فعل گذرا
[گذشته: schickte ab] [گذشته: schickte ab] [گذشته کامل: abgeschickt] [فعل کمکی: haben ]

1 فرستادن

  • 1.Ich muss die Bewerbung vor Einsendeschluss abschicken.
    1. من باید درخواست‌نامه را پیش از موعد بفرستم.
  • 2.Ich schickte das Formular online ab.
    2. من فرم را آنلاین فرستادم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان