[اسم]

der Abschied

/ˈapˌʃiːt/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Abschiede] [ملکی: Abschied(e)s]

1 بدرود خداحافظی

  • 1.Der Abschied von meinen Freunden fiel mir schwer.
    1. خداحافظی با دوستانم برای من سخت بود.
  • 2.Es ist ein Abschied für immer.
    2. این یک بدرود برای همیشه است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان