Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . فرستنده
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
der Absender
/ˈapzɛndɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Absender]
[ملکی: Absenders]
[مونث: Absenderin]
1
فرستنده
1.Da ist ein Brief für dich ohne Absender.
1. برای شما یک نامه بدون فرستنده آمدهاست.
2.Schicken Sie das Paket an den Absender zurück.
2. این بسته را برای فرستنده پس بفرستید.
کاربرد واژه Absender بهمعنای فرستنده
Absender در این کاربرد بهمعنای فردی است که نامه یا بستهای را ارسال کردهاست. معمولاً اطلاعات فرستنده با همین عنوان بر روی نامه درج شدهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
absenden
abseits
abseilen
absehen
absehbar
absetzen
absetzung
absichern
absicherung
absicht
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان