[صفت]

administrativ

/atminɪstʀaˈtiːf/
غیرقابل مقایسه

1 اداری اجرایی

مترادف و متضاد amtlich behördlich offiziell
  • 1.Die Regierung wird dieses Projekt finanziell und administrativ unterstützen.
    1. حکومت این پروژه را از نظر مالی و اجرایی حمایت خواهد کرد.
  • 2.Mein Job beinhaltet viele administrative Aufgaben.
    2. شغل من وظایف اداری زیادی را شامل می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان