[اسم]

die Anleitung

/ˈanlaɪ̯tʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Anleitungen] [ملکی: Anleitung]

1 راهنما راهنمای استفاده، کتاب راهنما

مترادف و متضاد gebrauchsanweisung
  • 1.Ich werde zuerst die Anleitung lesen.
    1. من می‌خواهم در ابتدا راهنمای استفاده را بخوانم.
  • 2.In der Anleitung steht, dass bei diesem Spiel der Älteste beginnt.
    2. در راهنما نوشته شده که این بازی را بزرگترها شروع می‌کنند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان