[صفت]

anonym

/ˌanoˈnyːm/
قابل مقایسه

1 ناشناس گمنام

مترادف و متضاد namenlos unbekannt unbenannt
  • 1.Der Spender möchte anonym bleiben.
    1. اهداکننده می‌خواهد ناشناس بماند.
  • 2.Ein anonymer Hinweis führte zu seiner Festnahme.
    2. یک گزارش ناشناس منجر به دستگیری‌اش شد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان