[اسم]

die Anordnung

/ˈanˌʔɔʁdnʊŋ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Anordnungen] [ملکی: Anordnung]

1 دستور فرمان

  • 1.Der Prozess begann mit einer Anordnung des Richters.
    1. روند با یک دستور قضایی شروع شد.
  • 2.jemandes Anordnungen befolgen
    2. دستورهای کسی را دنبال کردن
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان