[عبارت]

außer frage

/ˈaʊsɜ frˈɑːɡə/

1 مسلم آشکار

etwas steht außer Frage
چیزی مسلم بودن
  • 1. Daß dieses Geschäft schwierig ist, steht außer Frage.
    1. این (مسئله) که این کار سخت است، مسلم است [شکی در این نیست].
  • 2. Die Wichtigkeit von Bildung steht außer Frage.
    2. اهمیت اموزش مسلم است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان