[عبارت]

auf eigene Faust

/aʊ̯f ˌʔaɪ̯ɡənə ˈfaʊ̯st/

1 به اختیار خود بدون کمک دیگری، به تنهایی

  • 1.Es tut mir leid, daß ich auf eigene Faust gehandelt habe.
    1. متاسفم که به اختیار خود دست به کار شدم.
  • 2.Wenn Sie nach München fahren, können wir auf eigene Faust das Auto innen und außen putzen.
    2. وقتی که آنها به "مونیخ" رفتند، می‌توانیم به اختیار خود بیرون و داخل اتومبیل را تمیز کنیم.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "در مشت خود" است و کنایه از "به اختیار خود" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان