[فعل]

auffordern

/ˈaufˌfɔʁdɐn/
فعل گذرا
[گذشته: forderte auf] [گذشته: forderte auf] [گذشته کامل: aufgefordert] [فعل کمکی: haben ]

1 درخواست کردن از کسی خواستن

  • 1.Er fordert sie zum Tanz auf.
    1. او ازش خواست تا برقصند.
  • 2.Sie forderte mich auf, meine Meinung zu sagen.
    2. او از من خواست تا نظرم را بگویم.
  • 3.Sie forderte uns auf, im Wartezimmer Platz zu nehmen.
    3. او از ما خواست، تا در اتاق انتظار بنشینیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان