[فعل]

sich ausruhen

/ˈaʊ̯sˌʀuːən/
فعل بازتابی
[گذشته: ruhte aus] [گذشته: ruhte aus] [گذشته کامل: ausgeruht] [فعل کمکی: haben ]

1 استراحت کردن

مترادف و متضاد entspannen sich erholen
  • 1.Hast du dich gut ausgeruht?
    1. آیا خوب استراحت کردی؟
  • 2.Ich habe mich nach der langen Reise ausgeruht.
    2. من بعد از سفر طولانی استراحت کردم.
  • 3.Sonntags muss ich mich ausruhen.
    3. من یکشنبه‌ها باید استراحت کنم.
کاربرد واژه ausruhen به معنای استراحت کردن
فعل انعکاسی "sich ausruhen" به استراحت کردن با هدف بازیابی انرژی اشاره می‌کند. زمانی که شما پس از کار زیاد دچار خستگی می‌شوید برای مدتی استراحت می‌کنید تا انرژی خود را به دست آورید.
این فعل همچنین برای انجام استراحت کوتاه در طول انجام یک کار فیزیکی سنگین هم استفاده می‌شود مثلا در طول بالارفتن از کوه مدتی کوتاهی استراحت می‌کنند و از عبارت "einen Moment ausruhen" (یک لحظه استراحت کردن) در این کاربرد استفاده می‌شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان