[اسم]

die Aussicht

/ˈaʊ̯sˌzɪçt/
قابل شمارش مونث
[جمع: Aussichten] [ملکی: Aussicht]

1 چشم‌انداز نما، دید

  • 1.Die Aussicht von dem Berg ist herrlich.
    1. چشم انداز از کوه فوق‌العاده است.
  • 2.Mit mehreren Fremdsprachen hat man gute Aussichten im Beruf.
    2. با زبان‌های خارجی بیشتر، آدم چشم‌انداز کاری خوبی دارد.
  • 3.Von diesem Turm hat man eine tolle Aussicht.
    3. از این برج آدم چشم‌انداز خیلی عالی‌ای دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان