[قید]

beinahe

/ˈbaɪ̯naːə/
غیرقابل مقایسه

1 تقریبا

  • 1.Die Zwillinge sehen beinahe identisch aus.
    1. دوقلوها تقریبا یکسان به نظر می‌آیند.
  • 2.Ich habe heute beinahe den Bus verpasst.
    2. من امروز تقریبا از اتوبوس جا ماندم. [نزدیک بود جا بمانم.]
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان