[اسم]

der Beitrag

/ˈbaɪ̯tʁaːk/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Beiträge] [ملکی: Beitrag(e)s]

1 حق عضویت حق بیمه

مترادف و متضاد Mitgliedsbeitrag
  • 1.Der Mitgliedsbeitrag für den Sportverein beträgt 34 Euro pro Monat.
    1. حق عضویت باشگاه ورزشی 34 یورو در ماه است.
  • 2.Die Krankenkasse hat die Beiträge erhöht.
    2. بیمه درمانی حق بیمه را افزایش داد.

2 سهم

مترادف و متضاد Anteil
  • 1.Ich möchte meinen Beitrag in zwei Teile gliedern.
    1. من می‌خواهم سهمم را به دو قسمت تقسیم کنم.
Beitrag (zu etwas) leisten
در چیزی سهمی داشتن
  • Er leistet einen wichtigen Beitrag.
    او سهم عمده‌ای دارد.

3 مقاله (روزنامه و مجله) نوشته

مترادف و متضاد Artikel Text
Beitrag veröffentlichen
مقاله چاپ کردن
  • Er veröffentlicht seine Beiträge in einer Zeitschrift.
    او مقاله‌هایش را در یک مجله به چاپ می‌رساند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان