مترادف و متضاد
hauptsächlich
insbesondere
namentlich
vor allem
vorwiegend
1.Durch den Sturm gab es besonders in Süddeutschland schwere Schäden.
1.
طوفان باعث خسارت زیادی شده است، به ویژه در جنوب آلمان.
2.Sie fährt meist mit dem Bus, besonders wenn es regnet.
2.
او با اتوبوس میرود مخصوصاً وقتی که باران میآید.
3.Wie geht’s? – Nicht besonders.
3.
چه خبر؟ - چیز ویژه ای نیست. [خبری نیست.]
etwas (Akk.) besonders betonen
چیز خاصی را تاکید کردن
کاربرد واژه besonders به معنای به طور ویژه
besonders در این کاربرد معادل دقیقی در فارسی ندارد. از این واژه معمولا برای اشاره به برجسته بودن یک چیز یا متفاوت بودن آن از بقیه استفاده میشود، مثلا در عبارت "das ist besonders gut" (این به طور خاصی خوب است) واژه besonders خاص بودن یک چیز را نشان میدهد. یا در عبارت "ein besonders günstiges Angebot" (یک حراج به طور خاص ارزان) واژه besonders ویژه بودن این حراج را نشان میدهد و مشخص میکند که میزان ارزان بودن آن از بقیه متفاوت بودهاست.
2
خیلی (قید تأکیدی)
مترادف و متضاد
außerordentlich
sehr
besonders gut/groß/heftig/...
خیلی خوب/بزرگ/شدید/...
1.
Ich habe heute ein besonders günstiges Angebot gesehen.