[اسم]

der Besucher

/bəˈzuːxɐ/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Besucher] [ملکی: Besuchers] [مونث: Besucherin]

1 بازدیدکننده ملاقات‌کننده

  • 1.Alle Besucher melden sich am Empfang an.
    1. تمامی بازدیدکنندگان در ورودی ثبت نام کردند.
  • 2.Besucher einer Veranstaltung
    2. بازدیدکنندگان یک رویداد
  • 3.Sie haben einen Besucher.
    3. شما یک ملاقات کننده دارید.

2 تماشاگر تماشاچی

  • 1.Wie viele Besucher fasst das Stadion?
    1. استادیوم چه تعداد تماشاچی می‌گیرد [جای می‌گیرد]؟
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان