[اسم]

die Brücke

/ˈbʀʏkə/
قابل شمارش مونث
[جمع: Brücken] [ملکی: Brücke]

1 پل

مترادف و متضاد Steg Überführung Übergang
  • 1.Fahren Sie über die nächste Brücke und dann rechts.
    1. از روی پل بعدی بروید و بعد به سمت راست (بپیچید).
  • 2.Über diese Brücke dürfen nur Wagen mit weniger als 4 t Gewicht fahren.
    2. روی این پل تنها وسایل نقلیه با وزن کمتر از 4 تن اجازه تردد دارند.
کاربرد واژه Brücke به معنای پل
واژه Brücke معادل مشابه ای از پُل در فارسی است. پل یک ساخته معماری انسانی است که با هدف عبور از روی مانع طراحی می‌شود. در زبان آلمانی هم مانند فارسی گاهی از Brücke یا پل برای نشان دادن یک اتصال بین دو چیز جدا از هم استفاده می‌شود، مثلاً " eine Brücke zwischen den verfeindeten Parteien" (یک پل بین احزاب مخالف)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان