Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . تمبر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
die Briefmarke
/ˈbʀiːfˌmaʁkə/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Briefmarken]
[ملکی: Briefmarke]
1
تمبر
1.Hast du eine 55-cent-Briefmarke für mich?
1. آیا یک تمبر 55 سنتی برای من دارید؟
2.Kaufst du bitte Briefmarken bei der Post.
2. لطفاً از اداره پست تمبر بخرید.
کاربرد واژه Briefmarke بهمعنای تمبر
واژه Briefmarke در زبان آلمانی بهمعنای تمبر پستی است. Briefmarke یک برچسب (معمولاً چسبناک) است که با هدف نشان دادن پرداخت هزینه ارسال بر روی نامهها یا مرسولههای پستی چسبانده میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
brieflich
briefkasten
brief
bridge
brezel
briefmarkensammlung
briefpapier
brieftasche
briefträger
briefumschlag
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان