-
1.Es war so traurig, dass ich heulen musste.
1.
ان آنقدر غمگین بود که من مجبور شدم گریه کنم.
-
2.Rico hat mir gesagt, dass er auch zur Party kommt.
2.
"ریکو" به من گفت، که او هم به مهمانی می آید.
-
3.Wir rannten schnell, dass wir den Bus bekamen.
3.
ما سریع دویدیم که به اتوبوس برسیم.
توضیحاتی در رابطه با این حرف ربط
به مثالهای زیر دقت کنید:
"?Stimmt es, dass sie morgen in Urlaub fährt" (این درست است که او فردا به مسافرت میرود؟) : جمله پیرو در نقش فاعل جمله پایه.
".Ich wusste nicht, dass sie auch da sein würde" (من نمیدانستم که شما در آنجا هم بودهاید.) : جمله پیرو در نقش مفعول جمله پایه.
".Er hat sich darauf verlassen, dass Majd ihm hilft" (او روی این حساب باز کرد که "مجد" به او کمک میکند.) : جمله پیرو در نقش مفعول جمله پایه.
".Sie war so traurig, dass sie weinte" (او به قدری غمگین بود که گریه کرد.) : جمله پیرو در نقش نتیجه جمله پایه.