[عبارت]

den Mund voll nehmen

/deːn mʊnt fɔl neːmən/

1 لاف زدن پز دادن، وعده توخالی دادن، دست بالا گرفتن

  • 1.Er nimmt den Mund manchmal ganz voll. Mir wäre das peinlich.
    1. او بعضی اوقات کاملا لاف می‌زند. این برای من خجالت آور است.
  • 2.Ich glaube, man sollte Risiken eingehen und auch mal den Mund voll zu nehmen.
    2. من فکر می‌کنم که بهتر است که خطر کرد و برخی اوقات خود را دست بالا گرفت.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "ماه را کامل گرفتن" است و کنایه از "لاف زدن یا چاخان کردن" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان