Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . رهبری کردن
2 . اداره کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
dirigieren
/diʁiˈɡiːʁən/
فعل گذرا
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
رهبری کردن
(ارکستر را) رهبری کردن
2
اداره کردن
رهبری کردن
1.Ein Polizist dirigiert den Verkehr.
1. یک پلیس رفت و آمد را رهبری میکند. [مدیریت میکند.]
2.ein Unternehmen dirigieren
2. یک شرکت را رهبری کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
dirigent
direktübertragung
direktversicherung
direktor
direktion
dirndl
discjockey
disco
diskette
diskettenlaufwerk
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان