[اسم]

die Disko

/ˈdɪsko/
قابل شمارش مونث
[جمع: Diskos] [ملکی: Disko]

1 دیسکو

  • 1.Als er Student war, ging er nur einmal in die Disko.
    1. وقتی‌که او دانش‌آموز بود فقط یک بار به دیسکو رفت.
  • 2.Ich treffe ihn manchmal in der Disko.
    2. من برخی اوقات او را در دیسکو می‌بینم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان