Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . در (آن)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
drin
/dʁɪn/
غیرقابل مقایسه
1
در (آن)
درون (آن)
1.In der Dose sind ja keine Kekse mehr drin!
1. در قوطی دیگر که اصلا هیچ بیسكویتی نیست.
2.Ist im Kühlschrank noch Käse drin?
2. آیا اصلا پنیر هنوز درون یخچال است؟
توضیحاتی درباره این واژه
از قید "drin" برای تاکید برای اشاره به یک مکان استفاده میشود. همانطور که در مثالهای بالا میبینید میتوان "drin" را از جمله حذف کرد.
باید توجه داشت این قید به درون چیزی اشاره میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
drilling
drillen
drill
dressur
dressieren
dringen
dringend
dringlich
dringlichkeit
drink
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان