مترادف و متضاد
akut
drängend
dringlich
eilig
pressant
sofort
vorrangig
1.Bitte kommen Sie schnell. Es ist dringend.
1.
لطفاً سریع بیا. این اضطراری است.
2.Ich erwarte einen dringenden Anruf.
2.
من منتظر یک تماس اضطراری هستم.
3.Ich muss dich dringend sprechen.
3.
من باید فوراً با تو صحبت کنم.
4.Ich muss dringend zum Zahnarzt.
4.
من باید فوراً پیش دندانپزشک بروم.
کاربرد واژه dringend به معنای فوری
واژه dringend در زبان آلمانی یک صفت نشاندهنده اضطرار است. اگر چیزی dringend باشد باید سریعتر انجام شود یا از اهمیت بیشتری برخوردار است، مثلاً "dringender Anruf" (تماس اضطراری)، "dringend benötigt" (نیاز فوری)