Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
keyboard
×
Ä
ä
É
é
Ö
ö
Ü
ü
ß
ß
1 . متوسط
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
durchschnittlich
/ˈdʊʁçˌʃnɪtlɪç/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: durchschnittlicher]
[حالت عالی: durchschnittlichsten]
1
متوسط
به طور متوسط
1.das durchschnittliche Einkommen
1. متوسط درآمد
2.Die Preise sind im letzten Jahr um durchschnittlich 6 % gestiegen.
2. قیمت ها در سال گذشته به طور متوسط 6% افزایش داشته اند.
تصاویر
کلمات نزدیک
durchschnitt
durchschneiden
durchschlagend
durchschlagen
durchschlag
durchschnittsalter
durchschrift
durchsehen
durchsetzen
durchsicht
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان