[اسم]

die Effizienz

/ɛfiˈt͡si̯ɛnt͡s/
قابل شمارش مونث
[جمع: Effizienzen] [ملکی: Effizienz]

1 کارایی راندمان

مترادف و متضاد Wirkungsgrad
  • 1.Das Unternehmen versucht, Effizienz mit Qualität zu paaren.
    1. شرکت برای پیوندزدن کارایی با کیفیت تلاش می‌کند.
  • 2.Die Effizienz der neuen Maschine ist bemerkenswert.
    2. کارایی ماشین‌های جدید چشمگیر است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان